مهرادمهراد، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

عشق مامان و بابا

ده ماهگی

1394/10/20 19:11
نویسنده : z.m
144 بازدید
اشتراک گذاری

پسرنازم دیگه بزرگ شده .وای این لباس قرمزتو خیلی دوست دارم.اخه خیلی ناز میشی مامانی

.پسرم رفته بودیم خونه مامان بزرگ من که شب مریض شدی و ما مجبور شدیم بریم بیمارستان.ولی پسرم انقدر مقاومه که خدا روشکر هیچ مشکلی نداشت و ما تقریبا ساعت 5 صبح بود که برگشتیم خونه

اینم چند تا عکس از اون شب که شما ده ماهه هستی

پسرم تو ده ماهگی اولین بار مبل رو تو خونه مامان جونی گرفتی و راه افتادی . وای عزیز مامان نمیدونی چقدر ذوق زده شده بودم.انقدر که ناز راه می رفتی

تو ماه یازدهم و ده ماهگی تمام پله ها رو هم بالا رفتی . انقدر هم برای اولین بار تند بالا می رفتی!فکر کنم مثل خودم خیلی عجولیمحبت

اینم چند تا عکس چند روز بعد

 اینم یه عکس از یخچال خونمون این روزها!!!!!!1

تو این روزهای ده ماهگیت دوست داری بابایی هم مثل شما چهار دست و پا راه بره و با هم مسابقه بدید

وای عزیز مامان تانکت رو که برات روشن میکردیم چنان ذوقی میکردی ولی وقتی نزدیکت میشد یه ذره می ترسیدی

ضمنا پسرم بلد شده لگوهاشو روهم دیگه بذاره

پسر نازم وقتی قاشق رو به دستش میدی اگه قاشق درست دستش نباشه برش میگردونه و با اون به من و بابایی غذا میدیمحبتمحبتمحبت

اما از نانای کردنت بگم که تا اهنگ پخش بشه شروع می کنی به نانای کردنت.الهی قربونت بشم

پسمل نازم عشق بازی کردن با کیف پول مامانی و بابایی و بیرون ریختن همه کارتهای داخل کیف!!!!!!

پسرنازم وقتی بهت میگیم چشتو ریز کن .چشماتو میبندی عشق مامان

ماشین بازی رو هم جدیدا خیلی دوست داری و ماشیناتو راه میبری

دد گفتنت که نگو یه ریتم ناز و قشنگی داره عزیز مامان که برات تو اینستا گذاشتم

بازی کردن با ماشین لباسشویی و ظرفشویی و کابینتها هم که کار هروزته

اخر این ماشین ما میسوزه از بس که خاموش و روشنش میکنی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)